17 ماهگیم از زبونه خودم
بنام خدای همه پستونکهای دینا مامان و بابای خوبم سلام ..خوبین .خوشین .سلامتین؟ دیدم این مامان خانم انگار نه انگار من رفتم تو 17 ماهگیم بیاد و پست جدیدمو بزاره بخاطر همین خودم دست به کار شدم و اومدم تا از خاطراتم برا خود جینگیلیم بنویسم. خوب از کجا شروع کنم از غذا خوردنم شیطنتهام از دیوار راست بالا رفتنام . جونم براتون بگه با 16 ماهگیم بای بای کردم و اومدم تو 17 ماهگیم نمیدونم این ماهم ماه خوش خوشونمه یا نه نمیدونم باکسن داره یا نه آمپول داره یا نه قطره دایه یانه اما هر جور باشه اومدم دیگه . خود فسقلیم احساس میکنم پسمل خوبیم و مامان و بابام ازم راضین چند وقت پیش رفته بودیم خ...